ابتدا و انتهای مسیر نیازمند توییم ...
هوالله
ایهاالناس
ما می توانیم
بله اما چه جوری ؟
فکر کنیم وبررسی کنیم و بنویسیم و تصویب کنیم و …تا نخواد نمیشه !!!
برا من که خیلی پیش اومده برنامه ریزی کنم در حد المپیک شایدم بهتر اما راستش عمل کردم در حد …
یه دفعه به خودم میام می گم فاطمه نیستم اگه فردا فلان کارو نکنم .
قول میدم بدجور (آره عزیزم حتما تا هفته بعد جزوتو آماده تحویلت می دم خب چی کار کنم یه هفته که چه عرض کنم تا آخر ترم بنده خدا باید بدوو تا یه صفحهش گیرش بیاد )
احتمالا خیلی خودمو آدم حسابی میدونم !نه؟
که انقدر با اطمینان می گم این کارو من انجام میدم اونم حتما این در حد اعتماد به نفسش خوبه اما یه چیز
کم داره اونم اینه :
وَلَا تَقُولَنَّ لِشَاْىْءٍ إِنِّى فَاعِلٌ ذَ لِكَ غَداً
إِلَّا أَن يَشَآءَ اللَّهُ وَاذْكُر رَّبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَى أَن يَهْدِيَنِ رَبِّى لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَداً
دربارهى هيچ چيز و هيچ كار، مگو كه من آن را فردا انجام مىدهم،
مگر آنكه (بگويى:) اگر خدا بخواهد. و اگر فراموش كردى (گفتن: ان شاءاللّه، همين كه يادت آمد) پروردگارت را
ياد كن و بگو: اميد است كه پروردگارم مرا به راهى كه نزديكتر است، راهنمايى كند.
خب وقتی آدمی رو آفریده همه ابزار ووسایل رو هم فراهم کرده توانایی استفاده از این ابزار رو هم خودش باید بده .این یه جور توکل کردن هست که ما می خوایم یادمون باشه دونه دونه نفس کشیدنمون و قدم قدم راه رفتنمون و …همه به خواست خداوند هست .
حالا
مامی توانیم …
ان شالله
به نکته های آیه هم دقت کنیم در ادامه مطلب
……………………………………………………………………………………………………………………………………………
نکته های آیه :
1- در سخن گفتن و تصميمگيرى خدا را فراموش نكنيم. «ولا تقولنّ…»
2- هرگز خود را مستقل از خدا ندانيم و بطور قطع از انجام كارى هر چند كوچك، در آينده خبر ندهيم. «لاتقولنّ… اِنّى فاعل…»
3- به امكانات و توان خود تكيه نكنيم، كه فراهم بودن مقدّمات، تضمين كننده انجام قطعى كار نيست. «لاتقولنّ… اِنّى فاعل…» در آنچه هم يقين داريم، بايد «ان شاءاللّه» بگوييم.
4- انسان پيوسته نيازمند خداست و در هر كارى بايد خود را وابسته به ارادهى الهى بداند. «لا تقولنّ لشىء اِنّى فاعل…»
5 - جبران از دست رفتهها لازم است. «واذكر ربّك اذا نَسيت»
6- پيامبران نيز به تعليم و هدايت الهى نياز داشتهاند. «قل عسى أن يهدين ربّى»
7- اظهار اميدوارى به امدادهاى الهى، از شيوههاى صحيح دعاست. «عسى…»
8 - هدايت مراحلى دارد و همهى آنها به دست خداوند است. «أن يهدين ربّى لاقرب من…»
9- بايد راه ميانبُر ونزديكترين راه به حقّ و صواب را پيدا كرد. «اقرب من هذا…»
10- رسيدن به رشد برتر، آرزوى انبياست. «عسى أن يهدين ربّى لاقرب…»
11- براى انبيا نيز رشد و رسيدن به مراحل بالاتر وجود دارد. «عسى أن يهدين ربّى لاقرب من هذا رشدا»
12- تداوم ذكر خدا، كوتاهترين راه رسيدن به رشد است. «واذكر ربّك… عسى أن يهدين ربّى لاقرب من هذا رشدا»
البتّه مراد از گفتن «اِن شاءاللّه» و «أعوذباللّه» و امثال آن، لقلقهى زبان نيست، بلكه داشتن چنين بينشى در تمام ابعاد زندگى و در باور و دل انسان است.
امام صادق عليه السلام فرمود: در نوشته هاى خود نيز «اِن شاءاللّه» را فراموش نكنيد. روزى دستور داد نامه اى بنويسند، هنگامى كه نامه را بدون «انشاءاللّه» ديد، فرمود: «كيف رجوتم أن يتمّ هذا؟» چگونه اميد داريد كه اين كار به سامان برسد؟(تفسیر نورالثقلین ) پيامبر اسلام هنگام ورود به قبرستان مىفرمود: «وانّا اِن شاءاللّه بكم لاحقون» اگر خدا بخواهد ما هم به شما خواهيم پيوست، در حالى كه مرگ، حتمى است.(کشف تاالسرار)
انسان در عين حال كه اراده دارد و آزاد است، ولى به طور مستقل نيست و همه ى كارها به او سپرده نشده كه بدون خواست خدا هم بتواند كارى انجام دهد. يعنى انسان نه در جبر است و نه اختيار تمام امور به او داده شده است، بلكه آزادى انسان در سايه ى مشيّت خداوند است. «الاّ أن يشاء اللّه»