هوالمحبوب
گفتم :من که اعتقاد دارم خدا هست.
گفت :هست ؟!
خداوند در جهان خارجی ما وجود داره اما در جهان درونی وشخصی ما هم حضور داره ؟
میدونیم عمل ما از اعتقاد ما نشأت میگیره .ما به چی اعتقاد داریم که عمل کنیم !
هرکدوم از آدما یه جهان درونی و شخصی دارن .
شرط زندگی کردن با چیزی اینه که در فضای ذهن و جهان شخصی ما حضور پیدا کنه .
در حقیقت ما از جایی دین دار می شیم
که خداوند و پیامبر صلی الله علیه وآله و معصومین سلام الله علیها رو در جهان درونی وشخصی خود حاضر
ببینیم و نسبت به امر ونهی آنان دغدغه داشته باشیم .
دغدغه !
خواستگاه و سرچشمه عمل ما کجاست ؟
همین دغدغه ها ی درونی ومهر وقهر
شاید این دغدغه با مصیبتی یا امر ناملایمی مواجه شویم توسعه پیدا کنه .
این که می گیم خدا هست اما دچار شرک خفی میشیم یا به معاد اعتقاد داریم اما بی توجه به آن،روز رو به شب می رسونیم !
یعنی چیزی میان علم و عمل واسطه ست !
چیزی باید عمل رو برانگیزه !
محبوب فرمود :
والذین امَنوا و عَمِلوا الصالحات …. بقره /25و82
نفرمود : که الذین عَلِموا وعَمِلوا الصالحات …
مقدمه عمل کردن فقط علم داشتن نیست!
بین علم و عمل نردبانی هست .1
این نردبان رو چگـــــــــــــــــــونه بیابیم ؟؟
کجای این نردبانــــــــــــــــــــیم ؟؟
………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..
1. الإمامُ الصّادقُ عليهالسلام :
إنّالإيمانَ عَشْرُ دَرَجاتٍ بِمَنزِلَةِ السُلَّمِ ، يُصْعَدُ مِنهُ مِرْقاةً بَعدَ مِرْقاةٍ ، فلا يَقُولَنَّ صاحبُ الاثنَينِ لِصاحِبِ الواحدِ : لَستَ على شَيءٍ ، حتّى يَنْتهيَ إلى العاشِرِ . فلا تُسْقِطْ مَن هُو دُونَكَ فيُسْقِطَكَ مَن هُو فَوقَكَ ، وإذا رأيتَ مَن هُو أسْفَلُ مِنكَ بدرجةٍ فارْفَعْهُ إليكَ برِفْقٍ ، ولا تَحْمِلَنَّ علَيهِ ما لا يُطيقُ فَتَكْسِرَهُ ، فإنّ مَن كَسَرَ مؤمنا فعلَيهِ جَبْرُهُ .
امام صادق عليه ا لسلام :
ايمان مانند نردبانى است كه ده پله دارد و پله هاى آن يكى پس از ديگرى پيموده مىشود . پس كسى كه در پله دوم است نبايد به آن كه در پله اول است بگويد تو چيزى نيستى تا برسد به آن كه در پله دهم است (او هم نبايد به پايينتر خود چنين سخنى بگويد) . آن را كه در پله پايينتر از تو قرار دارد نينداز كه بالاتر از تو نيز تو را مىاندازد . اگر ديدى كسى يك پله از تو پايينتر است با مهربانى و ملايمت او را به طرف خود بالاكشان و فراتر از توانش بارى به دوش او مگذار كه او را مىشكنى . و هر كس مؤمنى را بشكند بايد شكستگى او را درمان كند . الكافي : 2 / 45 / 2 منتخب ميزان الحكمة : 58
رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم :
أفضلُ الإيمانِ أنْ تَعلمَ أنّ اللّهَ معكَ حَيثُ ما كُنتَ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
برترين ايمان اين است كه بدانى خداوند همه جا با توست . كنز العمّال : 66 منتخب ميزان الحكمة : 58
رسول الله صلى الله عليه و آله و سلّم :
الإيمانُ بِضْعٌ وسَبعونَ شُعْبَةً ، فأفْضَلُها قَولُ لا إله إلاّ اللّهُ ، وأدْناها إماطَهُ الأذى عَنِ الطَّريقِ ، والحَياءُ شُعْبَةٌ مِن الإيمانِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
ايمان هفتاد و اندى شاخه است ، برترين آنها گفته لا اله الا اللّه است و كمترين آنها برداشتن چيزهاى آزارنده از سر راه مردم ؛ و حيا شاخهاى از ايمان است . كنز العمّال : 52 منتخب ميزان الحكمة : 58
امير المؤمنين عليٌّ عليه السلام :
أفضلُ الإيمانِ حُسنُ الإيقانِ .
امام على عليهالسلام :
بالاترين ايمان يقين نيكو (به خدا) است . غررالحكم : 2992 منتخب ميزان الحكمة : 58
هوالمحبوب
صرفا برای مثال :
می گه :نمی خواستم دروغ بگم که !گفتم دیگه! میدونم که خیلی کاربدی کردم می دونم !
می گم : می دونی ؟!؟!؟!؟
ولی من نمی دونم چرا آدما این دونستن هارو به تک تک سلول هاشون نمی کشن تا به عمل برسه که اگه
نرسه میشه اینی که محبوب فرمود :
مثل الذين حملوا التورئة ثم لم يحملوها كمثل الحمار يحمل اسفارا بئس مثل القوم الذين كذبوا بأيات الله ئالله لا يهدي القوم الظالمين. جمعة/5.
مثل حاملان تورات كه بر خلاف آن عمل مي نمايند مثل الاغي است كه بار كتاب بر پشت دارند و از آن هيچ بهرهاي نميبرند، آري چنين قوميكه آيات خدا را تكذيب كردند قومي بسيار بدي هستند؛ و خداوند هرگز ظالمين را هدايت نخواهند كرد.گفته بودیم بندگی خدا هدف بوده و هست اما مثل اینکه این یه مانع بزرگیه !
ما معتقیدیم ؟ ما دینداریم ؟چه اتفاقی می افته ؟
حداقل به دانسته هامون هم عمل نمی کنیم.اینکه بگردیمو بیابیم ،بماند که اون هم وظیفه ست اما همین دانسته ها چی ؟چرا وقتی می دونیم کار کار خوب تر چیه اونو انتخاب نمی کنیم ؟؟؟
چــــــــــــــــــرا ؟
ادامه دارد …
……………………………………………………………………………………………………………………………..
پيامبر اكرم(صلی الله عليه و آله):
مَن عَمِلَ بِما يَعلَمُ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلمَ ما لَم يَعلَم.
هر كس به آنچه می داند عمل كند، خداوند دانش آنچه را كه نمی داند به او ارزانى می دارد. دانش نامه عقائد اسلامي – ج2-ص486 -ح 1827
امير المؤمنين علي عليه السلام : كَم مِن مُسَوِّفٍ بِالعَمَلِ حَتّى هَجَمَ عَلَيهِ الأجَلُ ؛ غرر/ 6954
بسا كسى كه براى عمل كردن ، امروز و فردا مىكند تا آن گاه كه مرگ بر او هجوم آورد .
عنه عليه السلام : العَمَلُ بِطاعَةِ اللّهِ أربَحُ ، ولِسانُ الصِّدقِ أزيَنُ وأنجَحُ.
امام على عليهالسلام : عمل كردن به طاعت خداوند ، سودمندتر ، و زبان راستى (نام نيك) ،زينت بخش تر و موفقيت آميزتر است. غررالحکم/ح1862/عیونالحکم.المواعظ/ص5ح1431
امام هادی (ع) فرمودند:
اَلنّاسُ فِى الدُّنیا بِالاَموالِ وَ فِى الآخِرَةِ بِالاَعمالِ
اعتبار مردم در دنیا به مال است و در آخرت به عمل. (بحارالأنوار، ج 78، ص 368، ح3)
امام صادق عليه السلام :
لايَنبَغى لِمَن لَم يَكُن عالِما أَن يُعَدَّ سَعيدا؛
كسى كه بهرهاى از دانش ندارد معنا ندارد كه ديگران او را سعادتمند بدانند. نهج البلاغه، خطبه 91
قال على عليهالسلام :
زَكاةُ العِلمِ بَذلُهُ لِمُستَحِقِّهِ وَإجهادُ النَّفسِ فِى العَمَلِ بِهِ؛
زكات دانش، آموزش به كسانى كه شايسته آناند و كوشش در عمل به آن است. نهج الفصاحه، ح 781
قال الصادق عليهالسلام :
مَن تَعَلَّمَ العِلمَ وَعَمِلَ بِهِ وَعَلَّمَ لِلّهِ دُعِىَ فى مَلَكُوتِ السَّماواتِ عَظيما فَقيلَ: تَعَلَّمَ لِلّهِ وَعَمِلَ لِلّهِ وَعَلَّمَ لِلّهِ؛
هر كس براى خدا دانش بياموزد و به آن عمل كند و به ديگران آموزش دهد، در ملكوت آسمانها به بزرگى ياد شود و گويند: براى خدا آموخت و براى خدا عمل كرد و براى خدا آموزش داد. غررالحكم، ج6، ص441، ح10926
امام على عليه السلام :
عِلمُ الْمُنافِقِ في لِسانِهِ وَعِلْمُ الْمُؤْمِنِ في عَمَلِهِ؛
دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در كردار اوست. غررالحكم، ح6288
پيامبر صلی لله عليه و آله :
اَلْعِلمُ إمامُ الْعَمَلِ وَالْعَمَلُ تابِعُهُ يُلهَمُ بِهِ السُّعَداءُ وَ يُحْرَمُهُ الأْشقياءُ؛
دانش پيشواى عمل و عمل پيرو آن است. به خوشبختان دانش الهام مىشود و بدبختان از آن محرومند. الأمالى، طوسى، ص 488، ح 38
هوالمحبوب
رد شو از بیراهه های درد !
بگذار این درد ها تو را به آه کشیدن وا دارد …
آه …
نترس از این که تنها شوی که یکتــــــــایی وبی همتــــــــــایی لایق خداوندگـــــــــار ست …
بخواه !
هر آنچه خواستنی هست را بخواه !
محبوب فرمود :
ای موسی ،از من آنچه احتیاج داری در خواست کن ،حتی علوفه گوسفندت و نمک خمیرت را از من بخواه1 .
درتنگناهای حیات بیشتر می خوانیمش .
آخه ما بنـــــــــده ایمو سر شار از نیاز و نیاز قصه بی انتـــــــــهای بندگـــــــــــی ست …
اللهم انی اسئلک …
یا رب …یارب …یارب …
خدایا …بارلاها …معبودا …خدای من …
واینک محبوب چه خواست از بندگانش ؟؟؟
که فرمود :
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ذاریات /56
و جن و انس را نيافريدم مگر براى آنكه مرا عبادت کند.
عبادت خداوند ؟!
ما که نماز می خونیم (البته با این اوصافی که می خونیم !! )روزه می گیریم (…) و حج می ریم (…)
کلی هم قرآن می خونیم و …
چی بگم که در کار مسلمانی خودم موندم !
امیر المومنین علی علیه السلام فرمودند۲ :
عبادتكنندهاى كه (عبادتش) از روى فهم و دانایی نيست مانند الاغ آسيا است كه به اطراف خود ميگردد و (از جايش) دور نميشود، و دو ركعت نماز از دانا بهتر است از هفتاد ركعت از نادان، زيرا فتنه و تباهكارى بدانا روى مىآورد و او بوسيله دانش خود از آن بيرون ميرود، و فتنه بجاهل و نادان رخ ميدهد پس او را (بسبب نادانيش) از جا بر كند و پراكنده سازد، و كار اندك با دانش بسيار بهتر است از كار بسيار با دانش كم و شكّ و دو دلى و شبهه و چيزى كه در آن حقّ بباطل اشتباه و مانند گردد.
سوره طلاق/۱۲ مىفرمايد:
«لتعلموا انّ اللّه على كلّ شىء قدير»
هدف از آفرينش، علم انسان به قدرت الهى است.
خدا رابشــــــناسیـــــــــــم
خدا را بخــــــــــــواهیـــــــــــــم
نمی دونم چقدر مصداق این آیه هستیم ؟؟!
*** ان شالله در پست های بعد بررسی خواهیم کرد .
…………………………………………………………………..
1. في الحديث القدسي يَا مُوسَى سَلْنِي كُلَّمَا تَحْتَاجُ إِلَيْهِ حَتَّى عَلَفَ شَاتِكَ وَ مِلْحَ عَجِينِكَ. عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 134
2. الإختصاص قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع الْمُتَعَبِّدُ عَلَى غَيْرِ فِقْهٍ كَحِمَارِ الطَّاحُونَةِ يَدُورُ وَ لَا يَبْرَحُ وَ رَكْعَتَانِ مِنْ عَالِمٍ خَيْرٌ مِنْ سَبْعِينَ رَكْعَةً مِنْ جَاهِلٍ لِأَنَّ الْعَالِمَ تَأْتِيهِ الْفِتْنَةُ فَيَخْرُجُ مِنْهَا بِعِلْمِهِ وَ تَأْتِي الْجَاهِلَ فَتَنْسِفُهُ نَسْفاً وَ قَلِيلُ الْعَمَلِ مَعَ كَثِيرِ الْعِلْمِ خَيْرٌ مِنْ كَثِيرِ الْعَمَلِ مَعَ قَلِيلِ الْعِلْمِ وَ الشَّكِّ وَ الشُّبْهَة (بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج1 ص : 206)
هوالرحمن
خاکی شویم اما محو آسمان !
که اینجا آرامگاه ما نیست …
سبحان ربی الاعلی وبحمده سبحان الله سبحان الله سبحان الله
رب صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
حالا بالاترین مرتبه فروتنی !
عزیزترین عضو بدنت را که صورتت ست بر پست ترین اشیا ،بر خاک قرار ده .
اینجاست که نفست را در جایگاه ذلت قرار دادی .
بدان که فرع را به اصلش ملحق کردی .
آخر این جسم تو از همین خاک است …همین خاک !
با قلبت بگو سبحان ربی الاعلی و …
سر بردار ! از همین خاک خلق شدی و سر برآوردی !
باردیگر به خاک بیفت !آخر روزی همین جسمت دوباره به خاک بر می گردد و متولد به دنیای دگری خواهدشد .
ذکر را که می گویی قلبت را رقیق کن و درونت را تطهیر .آن گاه امید به رحمتش بند .
اما
رحمتش بر انکسار و فروتنی می بارد نه تکبر وسرکشی !
پس تکبیر گویان سربردار که روز حسرت بر انگیخته خواهی شد از همین خاک !
مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى طه /55
ما شما را از آن (زمين) آفريديم و در آن باز مىگردانيم و بار ديگر شما را از آن بيرون مىآوريم.
بارها سجده کرده ایم!
کدامش سجده حقیقی بود ؟؟؟!
اثرا علمی سجده رو می توانید در لینک زیر مطالعه کنید !
سجده عشق (ضحی)
الإمامُ الصّادقُ عليهالسلام :
السُّجودُ مُنتَهى العِبادَةِ مِن بَني آدَم .
امام صادق عليهالسلام :
سجود ، اوج عبادت آدمى زاد است .
الدعوات : 33 / 70 منتخب ميزان الحكمة : 264
الامام صادق عليه السلام:
لَمّا قـالَ لَهُ سعيدُ بنُيسارٍ : أدعُو وأنـا راكِـعٌ أو ساجِدٌ ؟ : نَعَم اُدْعُ وأنتَ ساجِدٌ ، فإنَّ أقرَبَ ما يَكونُ العَبدُ إلى اللّه وهُو ساجِدٌ ، اُدْعُ اللّهَ عز و جل لِدُنياكَ وآخِرَتِكَ .
امام صادق عليهالسلام
در پاسخ به سعيد بن يسار كه پرسيد : در حال ركوع دعا كنم يا سجود ؟- : آرى ، در حال سجود دعا كن ؛ زيرا نزديكترين حالت بنده به خداوند حالتى است كه در سجده است . (در آن حال) براى دنيا و آخرتت به درگاه خداوند عز و جل دعا كن .
بحار الأنوار : 85 / 131 / 6 منتخب ميزان الحكمة :264
رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم :
إذا أرَدتَ أن يَحشُرَكَ اللّهُ مَعي فَأطِلِ السُّجودَ بينَ يَدَي اللّه الواحِدِ القَهّارِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
اگر مىخواهى خداوند تو را با من محشور فرمايد در پيشگاه خداى واحد قهّار سجده طولانى كن .
بحار الأنوار : 85 / 164 / 12 منتخب ميزان الحكمة : 264
الإمامُ الصّادقُ عليهالسلام :
إنّ قَوما أتَـوا رسولَ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم فـقالـوا : يا رسولَ اللّه ، اضمَن لَنا على رَبِّكَ الجَنَّةَ ، فقالَ : على أن تُعِينُونِي بِطُولِ السُّجودِ .
امام صادق عليهالسلام :
گروهى خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم آمدند و عرض كردند : اى رسول خدا ، در برابر پروردگارت بهشت را براى ما ضمانت كن . رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم فرمود : به شرط آن كه شما نيز با سجدههاى طولانى مرا يارى دهيد .
أمالي الطوسيّ : 664 / 1389 منتخب ميزان الحكمة : 264
امير المؤمنين عليٌّ عليهالسلام :
أطِيلُوا السُّجودَ ، فما مِن عَمَلٍ أشَدَّ على إبليسَ مِن أن يَرَى ابنَ آدَمَ ساجِدا ، لأ نّهُ اُمِرَ بالسُّجودِ فَعَصى .
امام على عليهالسلام :
سجده را به درازا كشانيد ؛ زيرا هيچ چيز براى ابليس سختتر و (ناخوشايندتر) از اين نيست كه فرزند آدم را در حال سجده ببيند ؛ چرا كه به او فرمان داده شد سجده كند ، امّا نافرمانى كرد .
الخصال : 616 / 10 منتخب ميزان الحكمة : 264
امير المؤمنين عليٌّ عليهالسلام :
إنّي لأكرَهُ للرَّجُلِ أن تُرى جَبهَتُهُ جَلحاءَ لَيسَ فيها شيءٌ مِن أثَرِ السُّجودِ .
امام على عليهالسلام :
من براى مرد نمىپسندم كه پيشانيش صاف ديده شود و اثرى از سجود در آن نباشد .
بحار الأنوار : 71 / 344 / 4 منتخب ميزان الحكمة : 266
امير المؤمنين عليٌّ عليهالسلام :
لا يُقَرِّبُ مِنَ اللّه سبحانَهُإلاّ كَثرَةُ السُّجودِ والرُّكوعِ .
امام على عليهالسلام :
(بنده را) به خداى سبحان نزديك نكند مگر سجود و ركوع بسيار .
غرر الحكم : 10888 منتخب ميزان الحكمة : 264
امام صادق ( علیه السلام)
فرمودند :
به خدا قسم کسی که حق سجود را به جای آورد و سجده حقیقی کند به هیچ عنوان زبان متوجه او نشود، اگر چه در تمام مدت عمر چنین سجودی را یک بار به جای آورد.
بحار الانوار، ج ۸۵، ص ۱۳۶
هوالله
ایهاالناس
ما می توانیم
بله اما چه جوری ؟
فکر کنیم وبررسی کنیم و بنویسیم و تصویب کنیم و …تا نخواد نمیشه !!!
برا من که خیلی پیش اومده برنامه ریزی کنم در حد المپیک شایدم بهتر اما راستش عمل کردم در حد …
یه دفعه به خودم میام می گم فاطمه نیستم اگه فردا فلان کارو نکنم .
قول میدم بدجور (آره عزیزم حتما تا هفته بعد جزوتو آماده تحویلت می دم خب چی کار کنم یه هفته که چه عرض کنم تا آخر ترم بنده خدا باید بدوو تا یه صفحهش گیرش بیاد )
احتمالا خیلی خودمو آدم حسابی میدونم !نه؟
که انقدر با اطمینان می گم این کارو من انجام میدم اونم حتما این در حد اعتماد به نفسش خوبه اما یه چیز
کم داره اونم اینه :
وَلَا تَقُولَنَّ لِشَاْىْءٍ إِنِّى فَاعِلٌ ذَ لِكَ غَداً
إِلَّا أَن يَشَآءَ اللَّهُ وَاذْكُر رَّبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَى أَن يَهْدِيَنِ رَبِّى لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَداً
دربارهى هيچ چيز و هيچ كار، مگو كه من آن را فردا انجام مىدهم،
مگر آنكه (بگويى:) اگر خدا بخواهد. و اگر فراموش كردى (گفتن: ان شاءاللّه، همين كه يادت آمد) پروردگارت را
ياد كن و بگو: اميد است كه پروردگارم مرا به راهى كه نزديكتر است، راهنمايى كند.
خب وقتی آدمی رو آفریده همه ابزار ووسایل رو هم فراهم کرده توانایی استفاده از این ابزار رو هم خودش باید بده .این یه جور توکل کردن هست که ما می خوایم یادمون باشه دونه دونه نفس کشیدنمون و قدم قدم راه رفتنمون و …همه به خواست خداوند هست .
حالا
مامی توانیم …
ان شالله
به نکته های آیه هم دقت کنیم در ادامه مطلب
……………………………………………………………………………………………………………………………………………
نکته های آیه :
1- در سخن گفتن و تصميمگيرى خدا را فراموش نكنيم. «ولا تقولنّ…»
2- هرگز خود را مستقل از خدا ندانيم و بطور قطع از انجام كارى هر چند كوچك، در آينده خبر ندهيم. «لاتقولنّ… اِنّى فاعل…»
3- به امكانات و توان خود تكيه نكنيم، كه فراهم بودن مقدّمات، تضمين كننده انجام قطعى كار نيست. «لاتقولنّ… اِنّى فاعل…» در آنچه هم يقين داريم، بايد «ان شاءاللّه» بگوييم.
4- انسان پيوسته نيازمند خداست و در هر كارى بايد خود را وابسته به ارادهى الهى بداند. «لا تقولنّ لشىء اِنّى فاعل…»
5 - جبران از دست رفتهها لازم است. «واذكر ربّك اذا نَسيت»
6- پيامبران نيز به تعليم و هدايت الهى نياز داشتهاند. «قل عسى أن يهدين ربّى»
7- اظهار اميدوارى به امدادهاى الهى، از شيوههاى صحيح دعاست. «عسى…»
8 - هدايت مراحلى دارد و همهى آنها به دست خداوند است. «أن يهدين ربّى لاقرب من…»
9- بايد راه ميانبُر ونزديكترين راه به حقّ و صواب را پيدا كرد. «اقرب من هذا…»
10- رسيدن به رشد برتر، آرزوى انبياست. «عسى أن يهدين ربّى لاقرب…»
11- براى انبيا نيز رشد و رسيدن به مراحل بالاتر وجود دارد. «عسى أن يهدين ربّى لاقرب من هذا رشدا»
12- تداوم ذكر خدا، كوتاهترين راه رسيدن به رشد است. «واذكر ربّك… عسى أن يهدين ربّى لاقرب من هذا رشدا»
البتّه مراد از گفتن «اِن شاءاللّه» و «أعوذباللّه» و امثال آن، لقلقهى زبان نيست، بلكه داشتن چنين بينشى در تمام ابعاد زندگى و در باور و دل انسان است.
امام صادق عليه السلام فرمود: در نوشته هاى خود نيز «اِن شاءاللّه» را فراموش نكنيد. روزى دستور داد نامه اى بنويسند، هنگامى كه نامه را بدون «انشاءاللّه» ديد، فرمود: «كيف رجوتم أن يتمّ هذا؟» چگونه اميد داريد كه اين كار به سامان برسد؟(تفسیر نورالثقلین ) پيامبر اسلام هنگام ورود به قبرستان مىفرمود: «وانّا اِن شاءاللّه بكم لاحقون» اگر خدا بخواهد ما هم به شما خواهيم پيوست، در حالى كه مرگ، حتمى است.(کشف تاالسرار)
انسان در عين حال كه اراده دارد و آزاد است، ولى به طور مستقل نيست و همه ى كارها به او سپرده نشده كه بدون خواست خدا هم بتواند كارى انجام دهد. يعنى انسان نه در جبر است و نه اختيار تمام امور به او داده شده است، بلكه آزادى انسان در سايه ى مشيّت خداوند است. «الاّ أن يشاء اللّه»
هوالحق
می جوشیم !
در تب وتابیم !
چون موجی خروشان به ساحل دنیا می تازیم تا که چه ؟؟؟
راست می گفت استاد “ما آدمها در درون شلوغیم “
همه موافق هستید که به شدت به دنبال یه چیز هستیم وآن آرامش درونی ست ؟؟؟
وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكاً طه/124
و هر كس از ياد من روى گرداند، پس همانا براى او زندگى تنگ و سختى خواهد بود و ما او را در قيامت نابينا محشور مىكنيم.
یه جاهایی که خیلی کارمون گیره …اصطلاحا می گیم همه درها به روم بسته ست …اون جاهاکه
در خود فرو می ریم انگار کسی ما را از درون ذوب می کنه …احساس سوختن می کنیم …
شاید گاهی احساس خفگی …
قدری آرام باشیم …نفسی عمیق …الحمدلله رب العالمین …
چقدر خداوند عالم زیبا فرمود :
الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قَلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ رعد /28
(هدايت شدگان) كسانى هستند كه ايمان آورده و دلهايشان به ياد خدا آرام مىگيرد. بدانيد كه تنها با ياد خدا دلها آرام مىگيرد.
تو دنیا به هر دری بزنیم آرامشی نمی یابیم( کسی یافت یاعلی به ماهم نشون بده )
میدونید چرا ؟ معلومه دنیا محدوده آدمی با محدود به بن بست محدودیت می خوره !
محدودیت برای آدمی ملال آور وتکرارساز ه اما خداوند بی انتها در محبت و رحمت است .
براساس آیات قرآن کریم عوامل آرامش رو در ادامه مطالب بخونید.
امتحان کنیم
واقعا اگر خداوند را حاضر و ناظر برخود ببینیم تنها می شویم ؟اضطراب داریم ؟به در بسته می خوریم ؟
……………………………………………………………………………………………………………..
1.ياد خدا تنها به ذكر زبانى نيست، اگر چه يكى از مصاديق روشن ياد خداست، زيرا آنچه مهم است ياد خدا بودن در تمام حالات خصوصاً در وقت گناه است.
ياد خداوند بركات بسيار دارد، از جمله:
الف: ياد نعمتهاى او، عامل شكر اوست.
ب: ياد قدرت او، سبب توكّل بر اوست.
ج: ياد الطاف او، مايه محبّت اوست.
د: ياد قهر و خشم او، عامل خوف از اوست.
ه: ياد عظمت و بزرگى او، سبب خشيت در مقابل اوست.
و: ياد علم او به پنهان و آشكار، مايه حيا و پاكدامنى ماست.
ز: ياد عفو و كرم او، مايه اميد و توبه است.
ح: ياد عدل او، عامل تقوا و پرهيزكارى است.
2.دستيابى به اطمينان و آرامش مىتواند عوامل گوناگونى داشته باشد، ولى در رأس آنها آگاهى و علم جلوه ويژهاى دارد؛
- كسیكه مىداند ذرّهى مثقالى از كارش حساب دارد، «مثقال ذرة خيراً يره»(155) نسبت به تلاش و فعّاليّتش دلگرم است.
- كسىكه مىداند بر اساس لطف و رحمت الهى آفريده شده، «الاّ من رحم ربّك و لذلك خلقهم»(156) اميدوار است.
- كسىكه مىداند خداوند در كمين ستمگران است، «انّ ربّك لبالمرصاد»(157) آرامش دارد.
- كسىكه مىداند خداوند حكيم و عليم است وهيچ موجودى را بيهوده خلق نكرده است «عليم حكيم» خوشبين است.
- كسىكه مىداند راهش روشن و آيندهاش بهتر از گذشته است، «والاخرة خير وابقى»(158) قلبش مطمئن است.
- كسىكه مىداند امام و رهبرش انسانى كامل، انتخاب شده از جانب خداوند و معصوم از هر لغزش و خطاست، «انى جاعلك للنّاس اماما»(159) آرام است.
كسىكه مىداند كارِ نيك او از ده تا هفتصد بلكه تا بىنهايت برابر پاداش دارد، ولى كار زشت او يك لغزش بحساب مىآيد دلخوش است. «مثل الّذين ينفقون اموالهم فى سبيل اللَّه كمثل حبة انبتت سبع سنابل فى كلّ سنبلة مأئة حبة»(160)
- كسىكه مىداند خداوند نيكوكاران را دوست دارد، «ان اللَّه يحب المحسنين»(161) به كار نيكش دلگرم مىشود.
- كسىكه مىداند كار خيرش آشكار و كار شرّش پنهان مىماند، «يا من اظهر الجميل و ستر القبيح» شاد است.
و…
هرچه بگوییم از فضل سخن معبود کم است …
همه ما دوست داریم کسی رو داشته باشیم که در لحظات سخت به او پناه ببریم و در لحظات شادی با او همراه باشیم و برایش زیبایی هایی را که می بینیم تعریف کنیم.
دوست داریم کسی تکیه گاه ما باشد و بتوانیم به کسی اعتماد کنیم.
دوست داریم کسی باشد که همیشه همراهمان باشد و لحظه ای غیبت نداشته باشد. به همین خاطر است که برخی گردنبند یا عروسکی را هواره همراه خود می برند. این ها همه ناشی از این میل درونی ماست.
اما چه کسی لایق همراه بودن با من انسان است؟ لیاقت هم به کنار چه کسی توانایی این همراهی ما را دارد؟ هر دوستی داشته باشی بالاخره باید به زندگی خود برسد . در ظاهر هم نمی تواند همیشه همراه تو باشد چه برسد به باطن که خودت هم می بینی گاهی اونقدر ذهنت درگیر مسئله ای هست که در ان لحظه به یاد هیچکس نیستی.
از طرفی همین انسانی که نیاز به تکیه گاه و همراهی دارد چه طور می تواند خود تکیه گاه تو باشد؟!!! کمی بیاندیشی مییابی که همو که خالق توست، همره توست، تکیه گاه توست و از همه بالاتر وکالت تو را بر عهده گرفته. همه جا زا تو دفاع م یکند و راه درست را به تو نشان می دهد. و همو تو را کافی است. ان چنان کفایتت می کند که همواره در جستجوی او خواهی بود….
وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ وَكيلاً (احزاب/3)
پس تو او را به وکالت خود بپذیر. که او خیلی قبل تر درخواست وکالتش را به تو داده و مدتهاست وکیلت هست. اگاهانه بپذیرش…
بسم الله الرحمن الرحیم
قفل می شیم چون :
گاهی هر چی می دوییم نمی رسیم !
گاهی کارای مفیدمون مستمر و موندگارنمیشن !
گاهی با غرور خاصی به سراغ کارامون می ریم و خب مطمئنا عاقبتش …!
گاهی انگیزه هامون خیلی سست و سطحی هستن !
گاهی تو کارامون ناکسایی مثل شیطون اظهار نظر می کنن وسوسه !
(کی ازش نظر خواسته نمی دونم !)
و گاهی این گاهی ها ، همیشگی میشن !
کلید این قفل :
قبل از شروع هر کار، حتی شد نفس کشیدنامون ،که میشه :
این عشقواژه ست ****بسم الله الرحمن الرحیم ****
کلمه امان و رحمت ،پس به کارامون برکت میده و بیمه می کنه .
انگیزه میشه خدا ،برای خدا نه مردم و هوس ها …
در واقع توکلم به خداست .این طوری خدارو می بینم و مغرور نمیشم چون حواسم هست
که هر آنچه دارم همه توانایی هام از خداست …
بیچاره شیطون هم می فهمه که من بنده خدا هستم و لا غیر !
آخه اولین گام بندگی و عبادت
بسم الله ست .
واینکه :
رمز بقا و دوام هرچه رنگ خدایی ندارد فانی ست . قصص /۸۸
حیات ما بهشت میشه اگه رنگ خدایی بگیره این طور نیست ؟
………………………………………………………………………………………………………………………………………………
۱. انسان با تلاوت بسم الله از غیر خدا قطع امید می کنه .
۲.بسم الله آرم و نشانه مسلمانی ست .
۳.در هر سره قرآن آیه ای مستقل ست .
۴. در آغاز هر سوره رمز اینه که مطالب سوره از مبدا حق و مظهر رحمت نازل شده .
۵.کلامی ست که سخن خدا با مردم و سخن مردم با خدا وند با آن شروع شده .
۶.وقتی کشتی نوح (ع) در میان امواج طوفان به راه افتاد نو ح (ع)به یاران گفت :
سوارشوید که “بسم الله مجریها و مرسیها “ هود/۴۱
حرکت و توقف کشتی با نام خداست .
۷.دعوتنامه حضرت سلیمان هم به ملکه سبا با بسم الله الرحمن الرحیم شرع شد . نمل/۳۰
وهر چه بگوییم از فضل سخن معبود کم است …
هوالمحبوب
معمولا از خونه تا کلاسم رو با اتوبوس می رم .خب شلوغه و مسیر هم طولانی .
در طی مسیرهر کس به کاری مشغوله .عموما با موبایلشون ور می رن یا با هم حرف می زنن یا …
بعضیا هستن که همیشه زیر لب ذکر می گن یا صلوات می فرستن .همیشه برا م سوال بود چرا تو
دلشون نمی گن که فقط خدا بشنوه و خودشون مگه برای رضای خداوند نیست ؟!
اما راستش حالا دعاشون می کنم !
خب آخه یاد منه غافل هم می اندازن که بجای نگاه کردن به خیابون و …که هیچ فایده ای نداره ذکر بگم
با خدا حرف بزنم شکرش کنم استغفار کنم و…این طوری هم آرووم می شم هم وقتم تلف نشده هم
اینکه اون روزو با یه انرژی مضاعفی شروع کردم .
حالا اگه اونا تو دلشون می گفتن …! وای به حال من که چه نعمتها و خوبیایی رو از دست می دادم .
خدا خیرشون بده .
خداوند خودش فرموده :
فاذکرونی اذکرکم واشکرولی ولا تکفرون ۱۵۲/بقره
پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم
جالبه !جای دیگه بوده اذکروا نعمتی ۴۰/بقره
نعمتهای مرا یاد کنید اما ۱۵۲/بقره فرموده یاد خود من باشید …
یعنی نهایت لطف خداوند به بنده ای که جهل و فقر و …رو داراست که بگه یاد من باش تا یادت کنم
مگه یاد کردن ما چه ارزشی داره ؟ تازه یاد کردن ما هم توفیقی ست از سوی او !
وبازهم جالبه که خداوند هیچ کار انسان رو بی بهره نمی گذاره (اذکرونی اذکرکم )
با این خدایی که داریم واقعا چی کم داریم ؟
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله
«شیطانی آمن بیدی۱»
شیطان من ، به دست من ایمان آورده است.
آیا شیطان من ایمان آورده ؟ ابدا آنقدر حیله می کنه تا انسان را زمین بزنه.اما من شکستش میدم!
شیطان همیشه وسوسه می کنه ،دعوت می کنه اما این من هستم که باید انتخاب کنم
واقعا من بین کدوم دو راهی گیر کردم ؟
بین خدا وند و شیطان ؟
یا
خداوند و خودم ؟
«ان النفس الامارة باسّو ء۲»
نفس سرکش بسیار به بدی ها امر می کند .
باالاخره باید تکلیف خودمو معلوم کنم
دوست داشته های من
یا
دوست داشته های خداوند
خداوند : دروغ ممنوع
امیرالمومنین فرمودند:«علامه الایمان ان توثر الصدق حیث یضرک علی الکذب حیث ینفعک۳»
علامت ایمان است که اگر راست بگویی برایت ضرر دارد واگر دروغ بگویی ،برایت منفعت ،دروغ نمی گویی و راست گویی را انتخاب می کنی .
چه کسی مرد میدان کار است ؟چقدر شنیدنش آسان است اما در عمل …
حالا موقع عمل باید انقدر دوستدار خداوند باشم تا سنگینی و سختی راه رو تحمل کنم .
«قل ان کنتم تحبّون الله فاتّبعونی یحببکم الله۴»
اگر شما خدا را دوست می دارید ازمن پیروی کنید تا خداوند دوستتان بدارد .
چقدر خدا را دوست داریم ؟
صفحات: 1· 2
هوالمحبوب
وقتي كسي رو دوست داريم
مدلي ميشيم كه اون دوست داره …در واقع سليقه خودمونو مي ذاريم كنار ،مي شيم مطابق خواسته هاي
محبوبمون …
حالا محبوبمون كيه …؟به جناب دلتون مراجعه بفرماييد لطفا …
خدا …
همون يكي يه دونه عالم هستي …
چي دوست داري خداي من …؟
امير مومنان علي ع
احب الاعمال الي الله تعالي في الارض الدعاء
نزد خدا محبوب ترين كارها دعاست
حالا اومديمو دعا كرديم با مقدماتش (توبه ،دعاي جمعي ،قبلش صلوات ،براي ديگران و…)
همون جا مي خوايم بهمون بده هر چي خواستيم ؟؟؟…
كه مي ده ولي …
امام صادق (ع): ان البعد ليدعو فيقول الله تعالي للملكين :قد استجبت له ولكن احبسوه
بحاجته فاني احب ان اسمع صوته و ان العبد ليدعو فيقول الله تبارك و تعالي :عجلو له
حاجته فاني ابغض صوته
گاهي بنده اي دعا مي كند ،خداوند تعالي به فرشتگان مي فرمايد :من دعايش را مستجاب كردم ولي حاجتش را ندهيد ،زيرا من دوست دارم صداي او را بشنوم وگاهي بنده اي (ناشايست )دعا مي كند ،خداوند مي فرمايد :فوري خئاسته اش را بدهيد ،زيرا من از صداي او بدم مي آيد !
كافي ج 2ص489
پس نا اميد نباشيم .حكمت داره كار خدا .راستي
پيامبر فرمودند :
ان الله يحب السائل اللحوح
خداوند درخواست كننده مصر را دوست دارد وسائل الشيعه ج4ص 1110
پس كم نياريم دعااااااكنيم براي هم و باهم
امام صادق ع : ما اجمع اربعه رهط قط علي امر واحد فدعوا الا تفرقو ا عن اجابه
هر گاه چهار نفر باهم براي يك خواسته دعا كنند پيش از آنكه متفرق شوند دعايشان مستجاب
مي شود . كافي ج 2
انگار اینجا دلم برایت تنگ می شود…
انگار غروب دلم، اینجا می گیرد …
خدای من چه بهانه ای از این شیرین تر که روبرویت بنشینم و تا جادارد صدایت کنم …
دوست دارم در اوج سکوت صدایت کنم …
آنقدر که دیگر فراموشت نکنم …
همه گرفتاری ها اضطراب ها نامیدی ها شاید دلتنگی ها همه برای این است که یادم می رود که حتی طلوع و غروب
لحظه ها و هر آنچه در آنان می گذرد همه به اراده توست …
نا امید می شوم چون خود را ناتوان در رویارویی با دیو های شیطانی در مسیر راهم می بینم
خود را ناتوان می بینم چون فکر کردم لابد من کسی هستم و دست من است واما من که ناتوانم پس اینجا تو را گم کردم …
خدای من تو جبران!!!!
نه!!!!!!!!!!!
تو همان داشته ها و نداشته های من هستی… تو جواب همه ای کاش های زندگیم هستی …
تو محبوب ترین معبود یکتای عبدی…
تو تنها بهانه نفس کشیدنی …
تو همان شور آغازین عشقی که اولین بار هر مولودی آن را باقلب پاکش لمس می کند …
چه چیزی زیباتر از تو مهربان تر از تو عادل تر و دانا تر و تواناتر از تو …
الیس الله بکاف عبده …
آیا خدا برای بندگانش کافی نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پس بانام تو یاد تو و به عشق تو وارد این کلبه شدم، باشد که در راه تو وبرای تو باشد.
پس باهمه توانم سعی در ساختن جایی برای صعود به قله عبودیت در حد توانم باکمکهای صمیمانه این دوست نازنین و پیشنهادات سازنده شما خواهم داشت